google-site-verification: google85231a6317c20fca.html google-site-verification=qSHNqhhbME9tIgIpBz1k6bIqn_IdO2PL_SY2agZYV7A
Loading prices...
ArticlesPosts

امرالله صالح: ریاکاری در پس شعارهای وطندوستی

در فضای سیاسی متحول و بحرانی افغانستان، بازخوانی مواضع و عملکردهای چهره‌های شاخص نظام پیشین، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر در تحلیل آینده‌ی سیاست و مقاومت ملی به شمار می‌رود. امرالله صالح، از چهره‌های کلیدی ساختار جمهوریت، معاون آخرین رئیس جمهور دوره جمهوریت و قبل‌تر از آن، رئیس امنیت ملی افغانستان، در تازه‌ترین پیام خود در صفحه اجتماعی‌اش، با ابراز خرسندی از قطع کمک‌های ایالات متحده به افغانستان تحت سلطه طالبان، این کمک‌ها را «مخفیانه، ناپاک و ناشفاف» توصیف کرده و مدعی شده که این جریان مالی تنها به تثبیت سلطه طالبان کمک کرده است. صالح همچنین انزوای طالبان و تحریم‌های اقتصادی را زمینه‌ساز سرنگونی این گروه دانسته و از «ارزش‌های فرهنگی و معنوی افغانستان» در برابر آنچه او «منظومه زشت و ستیزه‌جو»ی طالبان می‌خواند، دفاع کرده است. این اظهارات، که در ظاهر میهن‌پرستانه و ضدطالبان به نظر می‌رسند، در حقیقت پرده‌ای از تناقض، فرصت‌طلبی و ریاکاری امرالله صالح را آشکار می‌کنند. این مقاله به نقد این سخنان می‌پردازد و نشان می‌دهد که صالح، با کارنامه‌ای پر از تناقض و خیانت، فاقد مشروعیت برای ادعاهای حمایت از مردم و وطن‌دوستی است.

هرچند مخالفت با رژیم طالبان، که فاقد مشروعیت داخلی و سازوکارهای پاسخ‌گویی دموکراتیک است، موضعی قابل دفاع و طبیعی به نظر می‌رسد، اما آنچه در اظهارات آقای صالح مایه تأمل است، نه موضع انتقادی او نسبت به طالبان، بلکه تناقض بنیادین گفتار او نسبت به نقش و کارکرد کمک‌های خارجی، به‌ویژه کمک‌های ایالات متحده آمریکا، در دو مقطع زمانی متفاوت است.

صالح، از ذینفع بودن کمک‌های آمریکا تا منتقد آن

امرالله‌ صالح در حالی از کمک‌های «ناپاک و ناشفاف» آمریکا سخن می‌گوید که در دوران جمهوریت، به‌عنوان رئیس اداره امنیت ملی و سپس معاون رئیس‌جمهور، یکی از ذینفعان اصلی این کمک‌ها بود. در آن دوره، ایالات متحده از طریق نهادهایی مانند USAID، مبالغ هنگفتی را به‌صورت علنی و غیرعلنی به بخش‌های سیاسی، فرهنگی و رسانه‌ای افغانستان تزریق می‌کرد. این کمک‌ها، که اغلب با هدف نفوذ و کنترل نهادهای داخلی طراحی شده بودند، به‌طور گسترده در اختیار حلقه نزدیکان صالح نیز قرار می‌گرفت، اما صالح در آن زمان نه تنها لب به انتقاد نگشود، بلکه با سکوت و همراهی، از این جریان مالی برای تحکیم موقعیت سیاسی و اقتصادی خود و نزدیکانش بهره برد.

این چرخش ناگهانی از گیرنده سرسخت کمک‌های آمریکا به منتقد آن، نشانه‌ای آشکار از ریاکاری صالح است. پرسش اینجاست: چرا کمک‌هایی که در دوران قدرت او مشروع و حتی ضروری تلقی می‌شدند، اکنون ناگهان «ناپاک» شده‌اند؟ صالح، مانند بسیاری از سیاستمداران منفعت‌طلب دوره جمهوریت، مواضع خود را بر اساس منافع شخصی تنظیم می‌کند، نه بر پایه اصول دینی یا ارزش‌های ملی میهنی.

صالح، از سیاست فاسد تا فساد اقتصادی

دوران جمهوریت، که صالح یکی از ستون‌های آن بود، شاهد فساد گسترده‌ای بود که بخش عمده آن به سوءاستفاده از کمک‌های خارجی، به‌ویژه از ایالات متحده، گره خورده بود. گزارش‌های معتبر بین‌المللی، از جمله گزارش‌های بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (SIGAR)، بارها از حیف‌ومیل این کمک‌ها در پروژه‌های خیالی، قراردادهای غیرشفاف و حساب‌های شخصی مقامات حکومتی خبر داده‌اند. صالح، که در دو ارگان مهم ریاست امنیت و معاونیت ریاست جمهوری ایفای نقش کرده، همان پست‌های که پول بی‌شمار و بی بازخواستی سرازیر می‌‌شد و همین موضوع آقای صالح را به یکی از مافیای اقتصادی نیز تبدیل کرده بود.

این کارنامه تاریک، ادعاهای کنونی صالح درباره «ارزش‌های معنوی و فرهنگی» را به شدت زیر سؤال می‌برد. سیاستمداری که در دوران مسئولیت خود به فساد و ناکارآمدی دامن زد، و نوکری غرب را می‌کرد، چگونه می‌تواند مدعی دفاع از منافع ملی شود؟ این تناقض نشان‌دهنده عمق ریاکاری او در بهره‌برداری از شعارهای میهن‌پرستانه برای بازسازی چهره منفور سیاسی‌اش است.

صالح و سرکوب آزادی بیان در زمان قدرت

یکی از جنبه‌های شرم‌آور کارنامه صالح، سرکوب بی‌رحمانه منتقدان کمک‌های آمریکا در دوران مسئولیت اوست. در آن زمان، هر رسانه یا فردی که جرأت می‌کرد درباره نفوذ خارجی یا سوءاستفاده از کمک‌های ناشفاف سخن بگوید، با خشم دستگاه امنیتی تحت امر صالح مواجه می‌شد. نمونه بارز این سرکوب، ماجرای روزنامه «چراغ» است که در پی انتشار مقاله‌ای انتقادی درباره عملکرد آمریکا، برای ساعت‌ها توسط نیروهای لباس شخصی صالح محاصره شد. این نیروها در صدد بازداشت مدیر مسوول، نویسندگان و هیئت تحریر روزنامه بودند و تنها با حمایت استاد شهید ربانی از آزادی بیان و «روزنامه چراغ» بود که این اقدام متوقف شد. در آن جریان حتی معاون آنوقت رئیس جمهور از این قضیه بی‌اطلاع بود و شخص امرالله صالح، برای بدست آوردن دل اربابانش در پی بازداشت اعضای یک رسانه مستقل بود. البته در چندین نوبت دیگر نیز صالح در پی بازداشت نویسندگان منتقد بود و گاهی هم با تهدید مانع کار نویسندگان می‌شد.

این رفتار دیکتاتورمآبانه، که تنها یکی از نمونه‌های متعدد سرکوب آزادی بیان توسط صالح است، نشان می‌دهد که او نه تنها از کمک‌های آمریکا دفاع می‌کرد، بلکه هر صدای مخالفی را با شدت تمام خفه می‌کرد. حال چگونه است که همان صالح امروز این کمک‌ها را «ناپاک» می‌خواند؟ این چرخش، چیزی جز تلاشی مذبوحانه برای بدست آوردن جایگاهی در جبهه مقاومت و فریب افکار عمومی نیست.

صالح، خیانت به ارزش‌های ملی در پوشش میهن‌پرستی

صالح از «ارزش‌های فرهنگی و معنوی افغانستان» سخن می‌گوید و طالبان را دشمن این ارزش‌ها معرفی می‌کند. اما آیا او خود به این ارزش‌ها پایبند بود؟ در دوران مسئولیت‌اش، صالح چنان شیفته حمایت آمریکا بود که به نظر می‌رسید منافع ملی و ارزش‌های دینی و فرهنگی برایش اهمیتی ندارند. او که روزگاری برای بازداشت منتقدان آمریکا در اداره امنیت و سپس معاونت ریاست جمهوری از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد، اکنون چگونه می‌تواند مدعی دفاع از استقلال و هویت ملی باشد؟ این تناقض، صالح را به چهره‌ای غیرقابل اعتماد تبدیل کرده که برای پیشبرد منافع شخصی‌اش، حاضر است هر ارزشی را قربانی کند.

طالبان و صالح: دو سوی یک بحران اعتماد

رژیم طالبان، با سیاست‌های سرکوبگرانه و عقب‌مانده خود، هیچ‌گونه مشروعیت یا مقبولیتی در نزد مردم افغانستان ندارد. این مقاله به هیچ‌وجه در پی دفاع از این گروه نیست. اما نکته کلیدی اینجاست که جایگزینی طالبان با افرادی مانند صالح، که کارنامه‌ای پر از فساد، خیانت و فرصت‌طلبی دارند، نه تنها راه‌حلی برای مشکلات مردم افغانستان نیست، بلکه تکرار همان چرخه ناکامی و ناامیدی است. مردم افغانستان، که سال‌ها از سیاستمداران فاسد و وطن‌فروش رنج کشیده‌اند، دیگر فریب شعارهای ریاکارانه امرالله صالح را نخواهند خورد.

توقع از احمد مسعود: دوری از منافقان

جامعه افغانستان، که طی دهه‌های اخیر تجربه تلخ آزمون‌ها و خیانت‌های متعددی را پشت سر گذاشته است، امروز بیش از هر زمان دیگر، نیازمند یک گفتمان ملی پالایش‌شده و مبتنی بر شفافیت، عدالت و مسئولیت‌پذیری تاریخی است. در این میان، امید مردم افغانستان به چهره‌هایی مانند احمد مسعود است که هنوز از اعتبار و اعتماد عمومی برخوردار است. اما این اعتماد شکننده است. توقع ملت از مسعود این است که خود را از افرادی مانند صالح، که بارها رنگ عوض کرده و برای منافع شخصی‌شان دست به هر کاری زده‌اند، دور نگه دارد. حضور چنین افرادی در کنار مسعود، نه تنها به مقاومت آسیب می‌زند، بلکه اعتبار آن را در نزد مردم خدشه‌دار می‌کند. تاریخ نشان داده که یک گروه کوچک اما متعهد، به مراتب مؤثرتر از لشکری بزرگ اما پر از منافق است.

نتیجه‌گیری

اظهارات امرالله صالح بعد از فرار او و رئیسش و خیانت به مردم افغانستان و واگذاری مملکت به طالبان، تلاشی آشکار برای بازسازی چهره‌ای منفور و جلب توجه افکار عمومی است. اما این سخنان، که در ظاهر میهن‌پرستانه به نظر می‌رسند، در حقیقت پرده از تناقض‌ها و ریاکاری‌های عمیق او برمی‌دارند. صالح، که روزگاری ذینفع و مدافع سرسخت امریکا و کمک‌های خارجی بود، اکنون با ژستی انتقادی به دنبال پاک‌کردن گذشته و نوکر بودن خود است. مردم افغانستان، که از فساد و خیانت سیاستمدارانی مانند او به ستوه آمده‌اند، دیگر فریب این بازی‌های سیاسی را نخواهند خورد. آینده افغانستان نه در دست افرادی مانند صالح، که بارها وطن و ارزش‌های آن را فروخته‌اند، بلکه در گرو تلاش‌های صادقانه و متعهدانه نیروهایی است که برای آزادی و سربلندی این سرزمین، بدون منفعت‌طلبی و ریاکاری، مبارزه می‌کنند. صالح باید پاسخگوی کارنامه تاریک خود باشد، نه اینکه با شعارهای فریبنده، بار دیگر به دنبال قدرت و نفوذ باشد.

jawadsarwary/ جواد سروری

Related posts

Violation of the sovereignty and rights of afghan citizens by America

Daily Reporter

سنگسار مجازی یک دختر!

Daily Reporter

Appearance of China country

Daily Reporter

Leave a Comment